در سال 2021 منتشر شد طبیعت پزشکی مطالعه ای که توسط گروهی از محققان دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است. به عنوان بخشی از این تحقیقات، برخی از پزشکان با جراحی یک ریزتراشه در مغز زنی که از نوع شدید افسردگی رنج میبرد که دیگر با دارو قابل درمان نبود، کاشتهاند.
برای انجام این کار، محققان دو ناحیه از مغز این زن را که به طور خاص در تولید «افکار افسردگی» نقش دارند، شناسایی کردند و ریزتراشه را به این مناطق متصل کردند.
دومی که قادر به رهگیری تکانه های الکتریکی خاص مرتبط با افکار وسواسی است، شروع به تولید تحریکات الکتریکی کرده است که قادر به ایجاد "افکار مثبت" مخالف آنها هستند.
این قسمت تعدادی سوال اخلاقی در مورد اینکه چگونه، چه زمانی و چرا باید با کاشت تراشه ای در مغز یک فرد که نحوه عملکرد آن را تغییر می دهد، ذهن او را تغییر دهیم، مطرح می کند.
اگر ما خود را به استفاده از ریزتراشهها برای درمان آسیبشناسی در افراد مقاوم به دارو محدود کنیم، ایجاد مرزهای اخلاقی عملیات سادهای خواهد بود.
اما تلاش برای "افزایش" قدرت مغز انسان با گسترش قابلیت های آن از طریق یک CPU اضافی مسئول پردازش خطی با ذهن ما این در حال حاضر در برنامه های بسیاری از شرکت ها و استارت آپ ها مانند Neuralink بدنام ایلان ماسک است. شما می خواهید به چه جیزی برسید؟
تصور کنید که بتوانید محتوای یک مدخل ویکیپدیا را در هر زمانی بدون نیاز به اتصال به اینترنت ردیابی کنید. یا اینکه بتوان ابزارهای فناورانه را تنها با قدرت اندیشه اداره کرد. اکنون بیایید سعی کنیم زمینه های متعددی را تصور کنیم که در آن این ابرقدرت ها زندگی مردم را متحول می کنند، به عنوان مثال به کسانی که از بیماری های جدی رنج می برند اجازه می دهند تا بخشی از استقلال خود را بازیابند. این همه فوق العاده است.
با این حال، اگر توجه خود را به ریزتراشهای معطوف کنیم که این معجزه را ممکن میسازد، به راحتی میتوان تصور کرد که تعیین اصول اخلاقی در رابطه با امکانات ارائه شده و خطراتی که میتواند از ترکیب سیستمهای محاسباتی هوشمند و انسانها به وجود بیاید چقدر مهم است. مغز
شبیه داستان علمی تخیلی به نظر می رسد، اما قبلاً چنین اتفاقی افتاده است.
در سال 2014، شرایط سلامتی استیون هاوکینگ که از یک بیماری تخریب کننده عصبی رنج می برد، دیگر به او اجازه نمی داد از طریق سیستم های دیجیتال سنتی با جهان ارتباط برقرار کند. حرکاتی که او میتوانست تنها با گونهاش ایجاد کند نامحسوس شده بود و هیچ ابزار الکترونیکی هرگز قادر به خواندن و تفسیر آنها نبود.
بنابراین اینتل به همراه SwiftKey مستقر در لندن، یک هوش مصنوعی برای او ایجاد کردند که بر اساس کتابها و اسنادی که در طول سالها نوشته بود، به هاوکینگ اجازه برقراری ارتباط را داد. به عبارت دیگر، این فناوری یک ارزیابی هوشمندانه از ارتباطات غیرکلامی هاوکینگ انجام میدهد و هر از گاهی مشخص میکند که او احتمالاً در طول هر مکالمه چه منظوری دارد.
هاوکینگ از فناوری و فرصت هایی که به روی او باز می شد هیجان زده بود، اما این واقعیت که این ابزار تنها نقطه تماس او و جهان بود، توانایی او در برقراری ارتباط را کاملاً به آن وابسته کرد. الگوریتمهای هوش مصنوعی که این معجزه را ممکن میکرد، تنها پل بین هاوکینگ و سایر نقاط جهان شده بود. هر گونه ناهنجاری در تفسیر سیگنالهای بدن هاوکینگ میتوانست به پاسخ نادرستی از سوی هوش مصنوعی منجر شود که مورد نظر هاوکینگ نبوده اما در عین حال کاملاً با زمینه گفتگو مطابقت دارد.
سناریو مربوط به یک دانشمند بزرگ است که قادر به برقراری ارتباط با جهان نیست و یک هوش مصنوعی کنترل زندگی او را در دست گرفته و به جای آن ارتباط برقرار می کند.
به گفته برخی، دقیقاً شرایط وابستگی هاوکینگ به هوش مصنوعی بود که ایده بدبینانه ای را در او برانگیخت که بر اساس آن، با استفاده از کلمات او: «[...] هوش مصنوعی مستقل از انسان عمل می کند و توسعه می یابد و در نهایت به خطر خواهد افتاد. وجود انسانیت».
فیلم ارتقا این اتفاق را به خوبی توصیف می کند: مکانیک ورزشی گری قربانی حمله ای می شود که در آن همسرش جان خود را از دست می دهد و او مجبور می شود برای همیشه روی ویلچر زندگی کند. تنها تراشه آزمایشی مجهز به هوش مصنوعی موسوم به STEM که پس از کاشت در ستون فقرات خود، قادر خواهد بود آن را دوباره روی پای خود بگذارد و امید جدیدی به زندگی به آن بدهد.
اما در حالی که گری متقاعد شده است که می تواند به حالت عادی بازگردد، STEM با دستکاری روان او بر بدن او تسلط پیدا می کند تا زمانی که به حالت خواب دائمی بازگردد: گری دوباره به عنوان یک معجزه به همسر متوفی خود می پیوندد و برای همیشه در آن زندگی می کند. درون یک متاورس مخصوص او ساخته شده است در حالی که STEM به نمونه اولیه نسل جدیدی از بدن انسان تبدیل خواهد شد که توسط ذهن های مصنوعی اداره می شود.
چگونه می توان از چنین سناریویی جلوگیری کرد؟ به نظر من لازم نیست منتظر توسعه سیستم های پیشرفته مانند STEM باشیم تا فناوری ها کنترل زندگی ما را در دست بگیرند. همچنین امکان مخالفت با تکامل تکنولوژیکی مانند STEM به دلیل منافع اقتصادی عظیمی که ایجاد آن را تامین می کند وجود ندارد.
بدیهی است که بزرگسالی که به دنبال متاورزی است که بتواند دردهای خود را کاهش دهد و به طور مصنوعی شادی را دوباره کشف کند، از قبل کنترل ذهن خود را به دیگری می دهد.
تنها راه برای جلوگیری از تسلط روزی فناوری بر زندگی ما این است که نسلهای جدید را با اصولی آموزش دهیم که ما را به واقعیت پیوند میدهند.
درک این نکته مهم است که متاورز فقط یک توهم است، توهمی که این نقص را دارد که تحت کنترل کسی است و کسی ما نیستیم.
مقاله استخراج شده از پست Gianfranco Fedele، اگر می خواهید بخوانیدکل پست اینجا کلیک کنید
Google DeepMind نسخه بهبودیافته ای از مدل هوش مصنوعی خود را معرفی می کند. مدل جدید بهبود یافته نه تنها…
لاراول که به دلیل نحو زیبا و ویژگی های قدرتمندش معروف است، همچنین پایه ای محکم برای معماری مدولار فراهم می کند. آنجا…
سیسکو و Splunk به مشتریان کمک می کنند تا سفر خود را به مرکز عملیات امنیتی (SOC) آینده با…
باج افزار در دو سال گذشته بر اخبار غالب بوده است. اکثر مردم به خوبی می دانند که حملات…
یک عمل جراحی چشم با استفاده از نمایشگر تجاری Apple Vision Pro در پلی کلینیک کاتانیا انجام شد…
توسعه مهارت های حرکتی ظریف از طریق رنگ آمیزی، کودکان را برای مهارت های پیچیده تری مانند نوشتن آماده می کند. رنگ کردن…
بخش دریایی یک قدرت واقعی اقتصادی جهانی است که به سمت یک بازار 150 میلیاردی حرکت کرده است.
دوشنبه گذشته، فایننشال تایمز از قراردادی با OpenAI خبر داد. FT مجوز روزنامه نگاری در سطح جهانی خود را صادر می کند…